محمد طاهامحمد طاها، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 1 روز سن داره

محمد طاها، سرباز کوچولوي آقا(عج)

بدون عنوان

اسرار نهان را سر بازار كشیدند آتش به دل عترت اطهار كشیدند دروازۀ ساعات كه در شأن حرم نیست ناموس خدا  را سوی انظار كشیدند بازار یهود آبروی اهل حرم رفت با سوت  و كف و هلهله و رقص و جسارت دردِ دل ما را همه جا جار كشیدند تا خواست، تماشایی مان كرد ستمگر با بی ادبی در بر حضّار كشیدند ای كاش كه چون كوفه غم سیلی مان بود ما را به سوی مجلس كفار كشیدند ای كاش فقط سنگ به سرها زده بودند بر گریۀ ما قهقهه بسیار كشیدند هر بار كه بی عاری شان خنده بما زد زخمی به دل حیدر كرار كشیدند ای سهل بگو از صدقه سوخت دل ما خون از جگر احمد مختار كشیدند خون بود كه از چشم علمدار كشیدند با این كه خدا، حافظ ناموس خودش بود با حرف كنیزی به جگر خار كشیدند ...
12 آذر 1392

لالایی ترکی: (احتمالاً خیلی ها باهاش خاطره دارن)

لالای دئدیــــم یاتاسان قیــزیل گــوله باتاسان               قیـــزیل گولون ایـــچینده شیرین یـــوخی تاپاسان لالای دئدیم گــونده من کـولگده سن گــونده من ایـــلده قوربان بیر اولسا سنه قوربان گــــونده من لای لای بئشیگیم لای لای ائویم ائشیگیم لای لای سن یات،من اویاق قالیم چکیم کشیگین لای لای ...
7 آذر 1392
1